جدول جو
جدول جو

معنی تان

تان
تار، رشته، نخ، رشتۀ باریک، تاه، تانه، تاره
از آن شما، مال شما، متعلق به شما، برای مثال نک جهانتان نیست شکل هست ذات / وآن جهانتان هست شکل بی ثبات (مولوی - لغت نامه - تان)
شما را مثلاً می برمتان،
به شما مثلاً کتکتان زد؟
تصویری از تان
تصویر تان
فرهنگ فارسی عمید