معنی تاخت تاخت تاختن، دویدن یا با سرعت رفتن، حملهتاخت آوردن: حمله کردنتاخت زدن: عوض کردن چیزی با چیز دیگر، مبادله کردن جنسی با جنسی دیگرتاخت کردن: تاختن، اسب دواندن، غارت کردنتاخت و تاز: اسب دوانیدن، اسب تاختن، حمله، هجوم تصویر تاخت فرهنگ فارسی عمید