معنی تاب برداشتن - فرهنگ فارسی عمید
معنی تاب برداشتن
- تاب برداشتن
- پیچ و خم پیدا کردن، پیچیدن، کج شدن
تصویر تاب برداشتن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تاب برداشتن
تاب برداشتن
- تاب برداشتن
- پیچیدن چوب یا تخته تر پس از خشک شدن
تاب برداشتن چشم: کج شدن چشم
فرهنگ فارسی معین