معنی پر پیمان - فرهنگ فارسی عمید
معنی پر پیمان
- پر پیمان
- فراوان و بسیار از چیزی، پر و پیمان
تصویر پر پیمان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پر پیمان
هم پیمان
- هم پیمان
- هم عهد، کسی که با دیگری عهد و پیمان بسته باشد
فرهنگ فارسی عمید
پر و پیمان
- پر و پیمان
- خانه پر و پیمان، دارای آذوقۀ بسیار. انباری پر و پیمان، انباری پرآذوقه و ممتلی
لغت نامه دهخدا
هم پیمان
- هم پیمان
- هم عهد. هم قسم. هم سوگند. دو تن که با یکدیگر بر سر کاری پیمان بندند و متفق شوند
لغت نامه دهخدا