جدول جو
جدول جو

معنی به سر درآمده

به سر درآمده
لغزیده، کسی که با سر به زمین خورده
تصویری از به سر درآمده
تصویر به سر درآمده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با به سر درآمده

به سر درآمدن

به سر درآمدن
با سر به زمین خوردن، لغزیدن و بر زمین خوردن
به سر درآمدن
فرهنگ فارسی عمید

به سر در آمدن

به سر در آمدن
سِکَندَری، با سر افتادن به زمین در اثر گیر کردن پا به چیزی هنگام راه رفتن یا دویدن، لغزش
سِکَندَر، بِه سَر دَر آمدگی، شِکَرفیدن، شِکوخیدن، اَشکوخیدن، آشکوخیدن، اَشکوخ، آشکوخ
به سر در آمدن
فرهنگ فارسی عمید