هر یک از دو سنگ مسطح، گرد و برهم نهاده که غلات را با آن خرد و نرم می کنند مورد، درختچه ای همیشه سبز با گل های سفید و میوای اسانس دار و گوشتی که مصرف دارویی دارد،، آسمار، مرسین در بازی ورق، یکی از ورق ها که یک خال بر آن نقش شده است، نوعی بازی ورق آس شدن: نرم شدن، آرد شدن، برای مثال تا مرا دل آس شد در آسیای عشق او / هست پنداری غبار آسیا بر سر مرا (امیرمعزی - ۳۵)، رفیقا جام می بر یاد من خور / که زیر آسیای غم شدم آس (سنائی - ۶۲۸) آس کردن: نرم کردن، آرد کردن آس برّی: در علم زیست شناسی درختچه ای با میوۀ ترش، برگ های متناوب و تخمدان هایی در پایین گلبرگ هاهر یک از دو سنگ مسطح، گِرد و برهم نهاده که غلات را با آن خُرد و نرم می کنند مورد، درختچه ای همیشه سبز با گل های سفید و میوای اسانس دار و گوشتی که مصرف دارویی دارد،، آسمار، مَرسین در بازی ورق، یکی از ورق ها که یک خال بر آن نقش شده است، نوعی بازی ورق آس شدن: نرم شدن، آرد شدن، برای مِثال تا مرا دل آس شد در آسیای عشق او / هست پنداری غبار آسیا بر سر مرا (امیرمعزی - ۳۵)، رفیقا جام می بر یاد من خور / که زیر آسیای غم شدم آس (سنائی - ۶۲۸) آس کردن: نرم کردن، آرد کردن آس برّی: در علم زیست شناسی درختچه ای با میوۀ ترش، برگ های متناوب و تخمدان هایی در پایین گلبرگ ها