جدول جو
جدول جو

معنی ایارده

ایارده
تفسیر و شرح کتاب اوستا یا کتاب زند، برای مثال چه مایه زاهد و پرهیزکار و صومعگی / که نسک خوان شده از عشقش و ایارده گوی (خسروانی - شاعران بی دیوان - ۱۲۲)
تصویری از ایارده
تصویر ایارده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ایارده

ایارده

ایارده
چگونگی پازند است (صحاح الفرس). به معنی پازند است و پازند تفسیر زند که شرح و تفسیر اوستاست. (لغت نامۀ اسدی ص 477) اکارده. (یادداشت مرحوم دهخدا). اکرده. (یادداشت مرحوم دهخدا). برخی از مجوسان اگرده اش نیز خوانند. (التنبیه و الاشراف مسعودی). وصورت هر دو (اگرده و ایارده) هر دو به خط پهلوی یکسان است. (یادداشت مرحوم دهخدا). ثم عمل زرادشت تفسیراً عند عجزهم عن فهمه [عن فهم اوستا] و سمّوا التفسیر زیداً [زنداً] ثم عمل للتفسیر تفسیراً و سَمّاه بازید [پازند] ثم عمل علمائهم بعد وفات زرادشت تفسیر التفسیر و سمّوا هذا التفسیر بارده (از مروج الذهب مسعودی) :
ببینم آخر روزی به کام دل خود را
گهی ایارده خوانم شها گهی خرده.
دقیقی (از لغت نامۀ اسدی ص 486) ،
{{اِسمِ مَصدَر}} سیاست. (از اقرب الموارد). رجوع به ایالت شود
لغت نامه دهخدا

ایاره

ایاره
اَواره، دفتری که در آن اقلام درآمد و هزینه و حساب های مالیاتی را ثبت می کردند، دفتر حساب دیوانی، دیوان خانه، اَوار، اَوارِجَه
ایاره
فرهنگ فارسی عمید

ایاره

ایاره
اَلَنگو، دستبند، حلقه ای که به مچ دست می بندند، یارَج، سِوار، دَستینِه، وَرَنجَن، دَست بَرَنجَن، اَورَنجَن، یارِه، آوَرَنجَن، دَستیارِه، بَرَنجَن
ایاره
فرهنگ فارسی عمید