معنی اصل داران - فرهنگ فارسی عمید
معنی اصل داران
- اصل داران
- مردمان پارسا و مقدس، انبیا و اولیا
تصویر اصل داران
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اصل داران
اصل داشتن
- اصل داشتن
- اصل داشتن از چیزی، نسبت داشتن بدان. منتسب بودن بدان:
زمرد دیدۀ افعی چگونه می بپالاید
عقیق و لعل رمانی چرا اصل از حجر دارد؟
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
اصل دار
- اصل دار
- با اصل و نسب، اصیل، نجیب، نِژاده، پاک فِطرَت، پاک سِرِشت، اَصلِ پاک، آزادِه نِژاد، با اَصل، اُستُخوٰان دار
اصل داران (اصل داران پاک): مردمان پارسا و مقدس، انبیا و اولیا
فرهنگ فارسی عمید