معنی اسابیع - فرهنگ فارسی عمید
معنی اسابیع
اسابیع
اسبوع ها، هفته ها، جمع واژۀ اسبوع
تصویر اسابیع
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اسابیع
اسابیع
اسابیع
جمع اسبوع، هفته ها، هفت بار، روزها جمع اسبوع. هفت ها هفت هفت، هفته ها
فرهنگ لغت هوشیار
اسابیع
اسابیع
جَمعِ واژۀ اسبوع. (منتهی الارب). هفته ها.
لغت نامه دهخدا
اساریع
اساریع
جمع اسروع، جوانه های رز، آبداری دندان، نشان های کمان، پاره های سیم وزر گداخته، کرمکان سرخ سر
فرهنگ لغت هوشیار
اصابیع
اصابیع
جَمعِ واژۀ اِصبع. انگشتان. (منتهی الارب) (آنندراج). ولی در اقرب الموارد و قطر المحیط جمع اصبوع است که لغت یا لهجه ای در اصبع است. و جمع اصبع، اصابع است
لغت نامه دهخدا
اساریع
اساریع
جَمعِ واژۀ اسروع. شاخهای ریزه که از بن درخت رزروید و گاهی نرم و ترش آن خورده شود. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
اسابی
اسابی
جَمعِ واژۀ اسباءه. - اسابی الدماء، راههای خون. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.