هنرجوی هنرجوی هنرآموز. هنردوست. جویندۀ هنر، دلیر. مبارز: ز دشمن کی حذر جوید هنرجوی ز دریا کی بپرهیزد گهرجوی ؟ فخرالدین اسعد لغت نامه دهخدا