جدول جو
جدول جو

معنی هراسیده

هراسیده
ترسانیده شده، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، مرعوب، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
تصویری از هراسیده
تصویر هراسیده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با هراسیده

هراسیده

هراسیده
ترسیده. بیمناک. (یادداشت به خط مؤلف).
- هراسیده دل، آنکه دلش نگران و ترسان است. به دل ترسان:
که تا پیل گردد هراسیده دل
نیارد نهادن پی از سوی گل.
اسدی
لغت نامه دهخدا

هواسیده

هواسیده
ویژگی لبی که خون در آن کم شده و خشک و بی رنگ شده باشد
هواسیده
فرهنگ فارسی عمید