معنی مشکل پسند - فرهنگ فارسی عمید
معنی مشکل پسند
مشکل پسند
کسی که چیزی را به دشواری پسند کند
تصویر مشکل پسند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مشکل پسند
مشکل پسند
مشکل پسند
دشوار پسند کسی که بدشواری چیزی را پسند کند بد پسند: معلوم شد که وی مردی متکبر و نسبت بدیگران بی اعتنا و مشکل پسند است
فرهنگ لغت هوشیار
مشکل پسند
مشکل پسند
کسی که چیزی را به دشواری پسند کند و خوش آیند وی نباشد. (ناظم الاطباء). دیرپسند. بدپسند. دژپسند. دشوارپسند. آنکه تا چیزی نهایت خوب نباشد نپسندد. خوش آرزو. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
مشکل پسندی
مشکل پسندی
به دشواری پسند کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.