جدول جو
جدول جو

معنی لکه گیری

لکه گیری
پاک کردن لکه های لباس یا چیز دیگر، اصلاح و ترمیم قسمت های ریخته شدۀ گچ دیوار یا سقف
تصویری از لکه گیری
تصویر لکه گیری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با لکه گیری

لکه گیری

لکه گیری
قسمتهای ریخته گچ و مانند آن از دیواری و سقفی را اصلاح کردن
لکه گیری
فرهنگ لغت هوشیار

لکه گیری

لکه گیری
عمل لکه گیر. عمل ستر و اصلاح لکه ها از گچ یا نقش دیواری و غیره. اصلاح کردن قسمتهای ریختۀ گچ و مانند آن از دیواری و سقفی و غیره. ریخته های گچ یا نگار دیواری یا سقفی را به صلاح آوردن، زدودن لک لباس و پاک کردن آن
لغت نامه دهخدا

کله گیری

کله گیری
ابنه. (آنندراج). عمل کله گیر:
قصد پدران نشانۀ ناپاکی است
این تاج ستانی ز کله گیری هاست.
اشرف (از آنندراج).
و رجوع به کله گیر شود
لغت نامه دهخدا

لکه گیر

لکه گیر
آنکه لکه های پارچه و لباس و غیره را پاک کند، آنکه قسمتهای ریخته گچ و غیره را از دیوار یا سقفی اصلاح کند
فرهنگ لغت هوشیار

لکه گیر

لکه گیر
آنکه لکه گیرد (از لباس و جز آن) ، آنکه اصلاح قسمتهای ریختۀ گچ و مانند آن از دیواری یا سقفی کند
لغت نامه دهخدا