معنی گوشت کوب - فرهنگ فارسی عمید
معنی گوشت کوب
- گوشت کوب
- وسیله ای دسته دار از جنس چوب، فلز، پلاستیک و امثال آن با قاعده ای پهن و دسته ای کوتاه و باریک که گوشت، حبوبات و مواد غذایی را با آن می کوبند
تصویر گوشت کوب
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گوشت کوب
گوشت کوب
- گوشت کوب
- آنکه گوشت را کوبدکوبنده گوشت، آلتی چوبی که بوسیله آن گوشت پخته را در ظرفی کوبند، ساطور قصابان
فرهنگ لغت هوشیار
گوشت کوب
- گوشت کوب
- ابزاری که به وسیله آن گوشت پخته را در ظرفی می کوبند
فرهنگ فارسی معین
گوشتکوب
- گوشتکوب
- کوبندۀ گوشت، که گوشت کوبد،
آلتی چوبین که بدان گوشت پخته شدۀ با نخود را می کوبند، ساطور قصابان، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
گوشت آور
- گوشت آور
- آنچه که گوشت آورد آنچه بفربهی گراید، پر گوشت فربه: بزرگ سر گوشتاور و سپید که بزردی زند
فرهنگ لغت هوشیار