جدول جو
جدول جو

معنی گنج دار

گنج دار
دارندۀ گنج، دارای گنج، نگهبان گنج
تصویری از گنج دار
تصویر گنج دار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گنج دار

گنج دان

گنج دان
خزانه، گنجینه، جای نگه داری گنج، برای مِثال همه گنج این گنج دان آن توست / سر و تاج ما هم به فرمان توست (نظامی۶ - ۱۱۱۲)
گنج دان
فرهنگ فارسی عمید

گنج دان

گنج دان
جای نگهداری گنج گنجینه مخزن: ازان گنج دان کان همه گنج داشت نه خود بر گرفت و نه کس را گذاشت. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

گنج بار

گنج بار
جایی که در آن گنج بسیار باشد: بیارم نشانش بر تخت یار وزان پس گشایم در گنج بار
فرهنگ لغت هوشیار

گنج دارا

گنج دارا
گنج منسوب به دارا:
گنجی است خداوند را به یمگان
صد بار فزون تر ز گنج دارا.
ناصرخسرو (دیوان ص 33)
لغت نامه دهخدا

گنج بار

گنج بار
نام گنج هشتم خسروپرویز است و آن به گنج گاو شهرت دارد و این گنجی است که خسرو به رهنمونی دهقانی یافت و آن گنج صد آفتابه پر از زر و جواهر بوده از جمله دفاین ذوالقرنین، و این گنج را گنج شادآورد هم می گویند. (برهان). رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 296 شود
لغت نامه دهخدا

گنج بار

گنج بار
از عالم رودبار و دریابار. (آنندراج) (بهار عجم). جائی که گنج بسیار باشد:
بیارم نشانش بر تخت یار
وز آن پس گشایم درگنج بار.
فردوسی (از بهار عجم و آنندراج)
لغت نامه دهخدا