جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کرما

مرما

مرما
جایی که از آن افکنند، مکان افکندن، آماجگاه، جایی که تیر بر آن انداخته می شود، کنایه از مقصد
مرما
فرهنگ فارسی عمید

کرپا

کرپا
شَبدَر، گیاهی خودرو یا کاشتنی با سه برگچۀ گرد که معمولاً به مصرف خوراک دام می رسد، هَلَندوز
کرپا
فرهنگ فارسی عمید

غرما

غرما
غریم ها، مدیون ها، وام دارها، بدهکارها، جمعِ واژۀ غریم
غرما کردن: تقسیم کردن اموال بدهکار ورشکسته به وسیلۀ طلبکاران میان خود
غرما
فرهنگ فارسی عمید

کرنا

کرنا
شیپور بزرگ، نای جنگی، خَرنای، کَرنای، کارنای، نای رویین، نای تُرکی، برای مِثال زود آ که شود رزمگهت همچو قیامت / کوس تو و کرنای تو چون دم زدن صور (امیرمعزی - ۳۰۲)
کرنا
فرهنگ فارسی عمید