فرمان دهنده، امر کننده، آمر، حاکم، برای مثال هرکه او خدمت فرخندۀ او پیشه گرفت / بر جهان کامروا گردد و فرمان فرمای (فرخی - ۳۶۷)فرمان دهنده، امر کننده، آمر، حاکم، برای مِثال هرکه او خدمت فرخندۀ او پیشه گرفت / بر جهان کامروا گردد و فرمان فرمای (فرخی - ۳۶۷)