جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ضجور

ضجور

ضجور
ناقهٌ ضَجور، ناقه ای که در وقت دوشیدن یا بار کردن بانگ و بیقراری نماید. (منتهی الارب). شتر مادۀ بانگ کننده وقت دوشیدن. (منتخب اللغات). آن اشتر که جزع کند نزدیک دوشیدن. (مهذب الاسماء) ، دلتنگ. (منتخب اللغات). تنگدل و مضطرب و غمگین. (غیاث). خشمگین. ضَجِر. (مهذب الاسماء) : نظر نکنی در بستان که بیدمشک است و چوب خشک، همچنین در زمرۀ توانگران شاکرند و کفور و در حلقۀ درویشان صابرند و ضجور. (گلستان)
لغت نامه دهخدا

سجور

سجور
تریشه که بدان آتش افروزند هیمه سوخت هر چه تنور بدان بر تفسانند بانگ کردن نالیدن ماده شتر، کلند نهادن سگ را
فرهنگ لغت هوشیار