معنی صاحب مظالم - فرهنگ فارسی عمید
معنی صاحب مظالم
- صاحب مظالم
- رئیس دیوان مظالم، رئیس دیوان خانه
تصویر صاحب مظالم
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با صاحب مظالم
صاحب مظالم
- صاحب مظالم
- رئیس دیوانخانه. رئیس دیوان مظالم: آخر او را صاحب مظالم کردند، هر روز مظالم سپاه بودی و به صدرمظالم بنشستی و کارها همی راندی. (تاریخ سیستان)
لغت نامه دهخدا
صاحب مال
- صاحب مال
- مالدار. توانگر:
آن شنیدی که در بلاد شمال
بود مردی بخیل و صاحب مال.
سعدی
لغت نامه دهخدا