جدول جو
جدول جو

معنی شکم دار

شکم دار
پرخور، ویژگی کسی که شکم بزرگ دارد
تصویری از شکم دار
تصویر شکم دار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شکم دار

شکم دار

شکم دار
کلان شکم. (ناظم الاطباء). کسی که شکم کلان داشته باشد که آنرادر عرف هند، توندله خوانند. (آنندراج) :
همی شد ز تشبیه اومعتبر
فلک بودی از این شکم دارتر.
ظهوری (از آنندراج).
، قرابه یا خم که قسمتی از آن فراخ باشد. (یادداشت مؤلف) ، جادار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

شکم وار

شکم وار
به قدر یک شکم، به اندازۀ یک خوراک، برای مِثال چرا از پی یک شکم وار نان / گراینده باید به هر سو عنان (نظامی - ۱۰۹۶)
شکم وار
فرهنگ فارسی عمید

شکن دار

شکن دار
چین دار. (ناظم الاطباء). بانورد. نغاض. (یادداشت مؤلف) : مُقَدَّع، چیز شکن دار. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

شکم وار

شکم وار
به اندازۀ یکبار سیر خوردن. به اندازۀ یک بار خوردن و سیر شدن غذا:
چرا از پی یک شکم وار نان
گراینده باید به هرسو عنان.
نظامی.
هر کجا چون زمین شکم خواریست
از زمین خورد او شکم واریست.
نظامی.
درین پشته منه بر پشت باری
شکم واری طلب نه پشتواری.
نظامی.
اگر خواهی جهان در پیش کردن
شکم واری نخواهی بیش خوردن.
نظامی
لغت نامه دهخدا