جدول جو
جدول جو

معنی شروانی

شروانی
از مردم شروان مثلاً خاقانی شروانی
تصویری از شروانی
تصویر شروانی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شروانی

شروانی

شروانی
منسوب به شروان. (ناظم الاطباء). رجوع به شروان شود
لغت نامه دهخدا

شروانی

شروانی
ابوالسعود محمد بن علی شروانی، مفتی مدینۀ منوره. او راست: عده ارباب الفتوی. که بسال 1207 هجری قمری آن را به اتمام رسانید. چ بولاق بسال 1304 هجری قمری (از معجم المطبوعات مصر)
سیدعظیم شروانی از گویندگان قرن سیزدهم هجری قمری و استاد صابر شروانی صاحب کتاب هپ هپ نامه به ترکی. وی اشعار روان و بلندی به زبان ترکی دارد و دیوانش در روسیه چاپ شده است
شیخ عبدالحمید. او راست: حاشیه ای بر تحفهالمحتاج بشرح المنهاج، شهاب الدین بن حجرالهیثمی. (از معجم المطبوعات مصر)
او راست: حاشیه ای بر شرح حسام الدین کاتی بر ایساغوجی ابهری. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پروانی

پروانی
فنی است از کشتی و آن عبارتست از گشتن گرد حریف و پایش را ناگهان برداشتن و از جا ربودن
فرهنگ لغت هوشیار

شیروانی

شیروانی
پوششی که با چوب و حلب بر روی سقف بعضی خانه ها درست می کنند
شیروانی
فرهنگ لغت هوشیار