جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سوانح

سوانح

سوانح
عبارت است از احوالات و رویدادها. مگر اکثر استعمال این لفظ در رویدادهای متوحش و ناپسندیده باشد. جَمعِ واژۀ سانحه. (از غیاث اللغات). اتفاقات. حوادث. اتفاقات ناگهانی و هر حادثه که ناگهانی روی دهد. رویدادهای متوحش و ناپسندیده. (ناظم الاطباء) : در عوارض حاجات و سوانح مهمات... (ترجمه تاریخ یمینی). و دیگر چون عرصۀ ملک ایشان عریض و بسیط شد و سوانح مهمات نازل. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا

سوانی

سوانی
جَمعِ واژۀ سانیه. (دهار) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). المثل: سیر السوانی سفر لاینقطع، یعنی گردش شتر آبکش سفری است که هرگز به آخر نمیرسد. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) :
تا بود سیر سوانی در سفر دور فلک
وندر آن دوران نظیر گاو او گاو خراس.
انوری
لغت نامه دهخدا