معنی سماطان - فرهنگ فارسی عمید
معنی سماطان
- سماطان
- دو صف یا دو رده از درختان یا مردم
تصویر سماطان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سماطان
سماطان
- سماطان
- دو دسته از درخت و مردم. (ناظم الاطباء). تثنیۀ سماط در حال رفعی. رجوع به سماط و سماطین شود
لغت نامه دهخدا
سماطین
- سماطین
- تثنیۀ سماط، دورویه. دو رسته از درختان و مردم. (از غیاث) (آنندراج) :
دورویه سماطین آراسته
نشینندگان جمله برخاسته.
نظامی.
رجوع به سماط و سماطان شود
لغت نامه دهخدا
سماطین
- سماطین
- قالی وپلاس، پارچۀ خشن، اطاقی که در اطرافش آینه نصب کرده باشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
سمکنان
- سمکنان
- از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی در نبرد کیخسرو با افراسیاب
فرهنگ نامهای ایرانی