معنی رخا - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با رخا
رخا
- رخا
- سست و نرم گردیدن. (ناظم الاطباء). سست شدن. (دهار). و رجوع به رخاء شود
لغت نامه دهخدا
رسا
- رسا
- پرمعنی، موزون، بلند، آنچه به راحتی قابل درک است، ویژگی صدایی که به وضوح قابل شنیدن است، توانا دررسیدن به هدف یا رسیدن به جایی
فرهنگ نامهای ایرانی