جدول جو
جدول جو

معنی دهیو

دهیو
ناحیه، بخش، بخشی از کشور، ده، دیهبرای مثال کشاورز، اندام و دهیو، بدن / مبرّید اندام دهیو ز تن (بهار - ۹۳۰)
تصویری از دهیو
تصویر دهیو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دهیو

دهیو

دهیو
دهی است از دهستان مرکزی بخش فیروزکوه شهرستان دماوند. واقع در 12هزارگزی فیروزکوه با 127 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

دهید

دهید
امر از دادن، بدهید، بزنید و بکشید (فرمانی که در جنگهای قدیم داده میشد)
فرهنگ لغت هوشیار