جدول جو
جدول جو

معنی دادکیش

دادکیش
کسی که کیش و آیینش بر عدل و داد است، آنکه کارش براساس عدل و داد است
تصویری از دادکیش
تصویر دادکیش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دادکیش

دادکیش

دادکیش
که عدالت آیین و دین دارد، با عدل، بسیارعادل، که عدالت با سرشت عجین دارد، مقابل ستم کیش، ظلم کیش، ج، دادکیشان:
ز رای روشن و تدبیر ملک پرور اوست
که دادکیشان بیشند و ظلم کیشان کم،
سوزنی
لغت نامه دهخدا

دادگیر

دادگیر
آنکه داد مظلوم از ظالم بستاند، داد گیرنده، انتقام گیرنده
دادگیر
فرهنگ فارسی عمید

بادغیش

بادغیش
بادغیس باشد: خانه های خود را بحدود بادغیش در درۀ محکم بنشاندند ... (تاریخ مبارک غازانی چ 1358 هجری قمری انگلستان ص 21) ... و اردوی معظم ببادغیش فرستادند، (ایضاً ص 22) ... طوفان تا حدود بادغیش برفت و بازآمد، (ایضاً ص 23)، رجوع به ص 26، 29، 34، 49، 140 و بادغیس شود
لغت نامه دهخدا

دادویه

دادویه
بروایتی نام یکی از نیاکان ابوالطیب طاهر بن حسین بن معصب بن رزیق بن ماهان (یا... رزیق بن اسعد بن دادویه) است. مؤسس سلسلۀ طاهریان. (تاریخ سیستان حاشیۀ ص 172). کلمه دادویه مرکب از ’داد’ است و ’اویه’ از ادوات اتصاف
ابن شهریار اصفهانی یکی از ایرانیان ناقل و مترجم از فارسی. (لکلرک ج 1 ص 381)
لغت نامه دهخدا