معنی خاک اره
- خاک اره
- ریزه های چوب حاصل از اره کردن چوب
واژههای مرتبط با خاک اره
خاک اره
- خاک اره
- ریزه چوبهائی که پس ازاره کردن قطعه چوب بدست می آید. نُشارَه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس) (المنجد). وُشارّه
خاک راه
- خاک راه
- خاک و گرد متعلق براه. غبار. خاکی که بر لباس شخص بازگشت کرده از مسافرت می نشیند، رنج سفر. خستگی سفر: ’هنوز خاک راهش را پاک نکرده’، افتاده. بنده. کوچک: ’خاک راه او هستم’
خاکه اره
- خاکه اره
- نرمه های ریز چوب که پس از بریدن آن بدست می آید. نُشارَه. وُشارَه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
خاکساری
- خاکساری
- منسوب به خاکسار، از فرقه خاکساری
خاکساری
- خاکساری
- افتادگی، فروتنی، تواضع، خواری، ذلت، هر یک از پیروان فرقۀ شیعی مذهب خاکساریه (فرقه ای از متصوفه)
خاک برگ
- خاک برگ
- خاکی که با برگ های پوسیده مخلوط کرده و در گلدان یا باغچه می ریزند
خاک سرخ
- خاک سرخ
- نوعی خاک به رنگ سرخ که دارای مقدار زیادی اکسید آهن است
خاک چاه
- خاک چاه
- خاکی که از چاه بدست می آید. خاکی که در اثر گودبرداری چاه بدست می آید. ثَلَّه. جِبا. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
خاک پری
- خاک پری
- دهی از دهستان موکوئی بخش آخوره شهرستان فریدن واقع در 45 هزارگزی باختر آخوره. ناحیه ای است جلگه ای و سردسیر دارای 167 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان لری است. آب آنجا از چشمه ومحصولات غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و راه آنجا مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)