جدول جو
جدول جو

معنی خاراشکاف

خاراشکاف
آنکه یا آنچه سنگ خاره را می شکافد، برای مثال ز خاریدن کوس خاراشکاف / پر افکند سیمرغ در کوه قاف (نظامی۵ - ۹۸۰)
تصویری از خاراشکاف
تصویر خاراشکاف
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خاراشکاف

خاراشکاف

خاراشکاف
شکافندۀ خارا و سنگ سیاه سخت:
ز خاریدن کوس خاراشکاف
پر افکند سیمرغ در کوه قاف.
نظامی.
همانا که آن هاتف خضرنام
که خاراشکاف است و خضراخرام.
نظامی.
، کنایه از زورمند و قوی:
طلب فرمود شه خاراشکافی
ز خارا موج خون بر خاره بافی.
لالی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

خاراشکن

خاراشکن
خاراشکاف، برای مِثال یکی اسب باید مرا گام زن / سُم او ز پولاد خاراشکن (فردوسی - ۲/۱۲۷ حاشیه)
خاراشکن
فرهنگ فارسی عمید

خاراشکن

خاراشکن
سخت محکم. آنکه سنگ خارا بشکند. قوی. بسیار سخت:
یکی اسب باید مرا گام زن
سم او ز پولاد خاراشکن.
فردوسی.
حبذا اسبی محجّل مرکبی تازی نژاد
نعل او پروین نشان و سم او خاراشکن.
منوچهری.
همواره پشت و یار من پوئیده بر هنجار من
خاراشکن رهوار من شبدیزخال ورخش عم.
لامعی.
، نام نسیجی است. قسمی جامه
لغت نامه دهخدا