معنی چربنده چربنده برتری دارنده، دارای فزونی و برتری، برای مثال به یک جو که چربنده شد سنگ خام / بدان خشکی اش چرب کردند نام (نظامی۶ - ۱۰۹۷) برتری دارنده، دارای فزونی و برتری، برای مِثال به یک جو که چربنده شد سنگ خام / بدان خشکی اش چرب کردند نام (نظامی۶ - ۱۰۹۷) تصویر چربنده فرهنگ فارسی عمید