جدول جو
جدول جو

معنی جادوزن

جادوزن
زن جادوگر، زن افسونگر
آنکه سحر و جادو به کار ببرد، آنکه سحر و جادو را از کار بیندازد و باطل کند
تصویری از جادوزن
تصویر جادوزن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جادوزن

بادبزن

بادبزن
بادزن مروحه بادکش و آن شامل چند نوع است: بادبزن برقی بادبزن دستی و غیره
فرهنگ لغت هوشیار

جاویزن

جاویزن
پارسی تازی گشته گاو شیر از گوج (صمغ) ها گاو سیر گاور شیر
جاویزن
فرهنگ لغت هوشیار

جاودان

جاودان
همیشه، دایم، هموار، باقی، پیوسته، ابدی، جاویدان، جاودانه
جاودان
فرهنگ لغت هوشیار