معنی تپ تپ تپیدن، لرزیدن، زدن نبض و قلبتب، حالت زیاد شدن حرارت بدن که گاهی با برخی تغییرات موضعی و امراض دیگر همراه است، حمی تصویر تپ فرهنگ فارسی عمید