جدول جو
جدول جو

معنی تاریک جان

تاریک جان
تیره جان، تیره دل، سیاه دل، گمراه
تصویری از تاریک جان
تصویر تاریک جان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تاریک جان

تاریک جان

تاریک جان
تیره جان سیاه دل، اندوهگین، گمراه، بیخرد، عاری از صفا پلید
تاریک جان
فرهنگ لغت هوشیار

تاریک جان

تاریک جان
تیره جان، (آنندراج)، تباه، خراب، تیره ضمیر، سیه دل، (ناظم الاطباء)، اندوهگین، جان تاریک، گمراه، عاری از صفا و خرد:
به آن روشنی خیزد از وی صدا
که تاریک جانان شوندش فدا،
امیرخسرو (در تعریف فانوس از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

تاریک دان

تاریک دان
مکان تاریکی از عالم روشن ... (آنندراج)، جای بسیار تاریک، مکان تیره و تار:
شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم
بی نشان تیری به آن تاریکدان انداختم،
ملا طغرا (ازآنندراج)
لغت نامه دهخدا

تاریک شدن

تاریک شدن
تیره شدنتار گردیدنتیره گشتن، یا تاریک شدن بخت. تیره بخت شدن سیاه بخت شدن، فرا رسیدن مرگ. یا تاریک شدن چشم. تیره و تار شدن چشم
فرهنگ لغت هوشیار

تاریک خانه

تاریک خانه
اطاق مخصوصی که عکاس با چراغ کم نور فیلم و شیشه را میشوید اطاق تاریک، اطاق مخصوصی که در آن عکاس با چراغی که نور فیلم و شیشه را می شوید اطاق تاریک برای ظاهر کردن عکس
فرهنگ لغت هوشیار