جدول جو
جدول جو

معنی پی گذار

پی گذار
پی گذارنده، پایه گذار، بنیان گذار
تصویری از پی گذار
تصویر پی گذار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پی گذار

پی گذار

پی گذار
پی گذارنده پایه گذار بنیان نهنده، قدم گذارنده، جای عبور محل گذاشتن قدم معبر: بساط ناصح تو پیشگاه باده و رود سرای حاسد تو پی گذار آتش و آب. (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار

پی گدار

پی گدار
دهی از دهستان سنگان بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری رشخوار. کنار راه مالرو عمومی جنگل به رشخوار. دامنه گرمسیر، دارای 120 تن سکنه. آب آن از قنات، محصول آنجا غلات و پنبه، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و کرباس و قالیچه بافی و راه آنجا مالروست. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا