معنی پرجگر پرجگر دلیر، پرجرئت، پردل، دلاور، جگردار، برای مثال پیش از این شاه تو را جنگ نفرمود همی / تا بدید آنکه تو چون پردلی و پرجگری (فرخی - ۳۷۸) تصویر پرجگر فرهنگ فارسی عمید