معنی پالایش گر
پالایش گر
صافی کننده، تصفیه کننده، پالاینده
تصویر پالایش گر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پالایش گر
پالایشگر
پالایشگر
تصفیه کننده صافی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
پالایشگر
پالایشگر
تصفیه کننده، صافی کننده
فرهنگ فارسی معین
پالایشگر
پالایشگر
مصفّی. تصفیه کننده. صافی کننده
لغت نامه دهخدا
پالایشگه
پالایشگه
پالایشگاه تصفیه خانه محل تصفیه نفت و امثال آن
فرهنگ لغت هوشیار
پالان گر
پالان گر
پالان دوز
فرهنگ لغت هوشیار
پالان گر
پالان گر
پالان دوز، آنکه پالان اسب و الاغ می دوزد، پالان گر
فرهنگ فارسی عمید