جدول جو
جدول جو

معنی آذرنگ

آذرنگ
اندوه، رنج، محنت، برای مثال ز فرزند بر جان و تنت آذرنگ / تو از مهر او روزوشب چون نهنگ (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۳)دمار، روشن، برای مثال فروغی پدید آمد از هر دو سنگ / دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ (فردوسی - ۱/۳۰ حاشیه)آتش
تصویری از آذرنگ
تصویر آذرنگ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آذرنگ

آدرنگ

آدرنگ
آذرنگ، برای مِثال نباشد کوه را وقت درنگ تو درنگ تو/ جهان هرگز نخواهد تا تو باشی آدرنگ تو (فرخی - ۴۲۲)
آدرنگ
فرهنگ فارسی عمید

آذرنگی

آذرنگی
به رنگ آتش، سرخ رنگ، برای مِثال سیه را سرخ چون کرد آذرنگی / چو بالای سیاهی نیست رنگی؟ (نظامی۱۴ - ۱۳۵)
آذرنگی
فرهنگ فارسی عمید