معنی هم چله هم چله دو یا چند تن که با هم چله بگیرندبرای مثال چون نداری دانه ای را حوصله / چون تو با سیمرغ باشی هم چله؟ (عطار - ۲۸۰) تصویر هم چله فرهنگ فارسی عمید
هم چله هم چله صوفیانی که با هم چله گیرند، مصاحب همنشین: چون نداری دانه ای را حوصله چون تو باسیمرغ بای هم چله ک (منطق الطیر) فرهنگ لغت هوشیار
هم زلف هم زلف باجَناغ، دو مرد که دو خواهر را به زنی گرفته باشند هر کدام نسبت به دیگری باجناغ خوانده می شود، شوهر خواهر زن، سِلف فرهنگ فارسی عمید
شب چله شب چله یَلدا، شب آخر پاییز و اول زمستان که مقارن است با ولادت حضرت عیسی و اول دی ماه، دراز ترین شب سال شمسی، کنایه از تاریک و طولانی، شَبِ یَلدا فرهنگ فارسی عمید
هم غصه هم غصه دو یا چند تن که با هم در غم و اندوهی شریک باشند، دو نفر که غم مشترکی دارند فرهنگ فارسی عمید
هم راه هم راه دو یا چند کس که باهم راهی را طی کنند هم سفر، متفق متحد، باتفاق (درطی طریق) : مولانا صاعد همراه جماعت مذکور آمده بود فرهنگ لغت هوشیار