نازک تن نازک اندام، سرخ مرو (از گیاهان)، چیلان هندی، نازک برگ: گونه ای گل سرخ آنکه تنی لطیف دارد لطیف اندام نازک تن، یکی از گونه های تاج خروس است که آنرا سرخ مرو نیز گویند، در هندوستان بگونه ای عناب اطلاق شود که میوه اش بسیار شیرین است، قسمی گل سرخ
معشوق. هر که بدن لطیف دارد. (فرهنگ نظام). کنایه از معشوق باریک میان لطیف تن. (انجمن آرا). معشوق لطیف و زیبا. (ناظم الاطباء). که تنی لطیف و ظریف و زودرنج دارد. تنک پوست. لطیف اندام: نازک بدنی که می نگنجد در زیر قبا چو غنچه در پوست. سعدی. بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان. حافظ. چنان نازک بدن باشد که گر آری بگلزارش به پا از سایۀ مژگان بلبل می رود خارش ! ؟
نوعی از رستنی باشد شبیه به بستان افروز لیکن ساقش سرخ و خوش رنگ می باشد و بعضی گویند سرخ مرد همانست. (برهان قاطع). آن را سرخ مرد نیز خوانند. (فرهنگ نظام بنقل از جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج) ، در هندوستان نوعی از کنار که بسیار شیرین و تنک پوست بود و آن را پیوند کنند. (آنندراج) ، یک قسم گلی سرخ، قسمی از عناب. (ناظم الاطباء)