صلاح اندیشی خیر اندیشی، کارگزاری مباشرت، (عثمانی ترکیه)، کارداری سفارت: روز شنبه... رخصت مراجعت با سلامبول یافته حیدرافندی مستشار خود را بجای خود بمصلحت گزاری بگذاشت وکارداران دولت ایران او را بنشان مکلل بالماس... تشریف کردند
عمل مصلحت گزار. صلاح اندیشی. خیرخواهی، کارگزاری. مباشرت، (اصطلاح سیاسی در دولت عثمانی) کارداری سفارت: روز شنبه... رخصت مراجعت به استانبول یافته حیدرافندی مستشار خود را به جای خود به مصلحت گزاری بگذاشت و کارداران دولت او را به نشان مکلل به الماس... تشریف کردند. (ناسخ التواریخ ص 212 قسمت قاجاریه)
خیراندیش. صلاح اندیش، عاقل و زیرک و هوشیار، کارگزار. (ناظم الاطباء). مباشر، مشاور. مستشار. رایزن. (از یادداشت مؤلف) ، (اصطلاح سیاسی در دولت عثمانی) کاردار سفارت