جدول جو
جدول جو

معنی گناه پوش

گناه پوش
آنکه گناه دیگران را نادیده بگیرد
تصویری از گناه پوش
تصویر گناه پوش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گناه پوش

گناه پوش

گناه پوش
آنکه گناهان دیگران را نادیده بگیرد گناه بخش آمرزنده
گناه پوش
فرهنگ لغت هوشیار

گنه پوش

گنه پوش
آنکه گناهان دیگران را نادیده بگیرد گناه بخش آمرزنده
گنه پوش
فرهنگ لغت هوشیار

گنه پوش

گنه پوش
آنکه گناهان را بپوشد و ندیده بگیرد. گنه بخش. گنه بخشا
لغت نامه دهخدا

سیاه پوش

سیاه پوش
آن که جامه سیاه پوشد، آن که عزادار باشد ماتم زده ماتم دار سوگوار، شبگرد عسس میر بازار میر شب، کسی که پیشاپیش پادشاه رود و دور باش گوید چاوش. توضیح این گروه در قدیم به جهت هیبت و صلابت سیاه می پوشیدند، کسی که شیر ببر و دیگر جانوران درنده را نگاهداری کند، جمع سیاه پوشان
فرهنگ لغت هوشیار

سیاه پوش

سیاه پوش
کسی که جامۀ سیاه به تن داشته باشد، کنایه از ماتم زده، ماتم دار، عزادار، کنایه از شب گرد، عسس
سیاه پوش
فرهنگ فارسی عمید

ژنده پوش

ژنده پوش
کسی که لباس کهنه و پاره بر تن داشته باشد، کهنه پوش، خرقه پوش
ژنده پوش
فرهنگ فارسی عمید