عذاب کردن عذاب کردن شکنجه دادن، کیفردادن شکنجه دادن عقوبت کردن تعذیب. شکنجه دادن عقوبت کردن تعذیب فرهنگ لغت هوشیار
عذاب بردن عذاب بردن رنج بردن شکنجه دیدن آزار دیدن درد کشیدن رنج بردن تحمل شکنجه و آزار کردن، درد کشیدن رنج بردن تحمل شکنجه و آزار کردن فرهنگ لغت هوشیار
عقاب کردن عقاب کردن شکنجه کردن. عذاب دادن. (فرهنگ فارسی معین). معاقبه. عِقاب. رجوع به عِقاب شود لغت نامه دهخدا