معنی صرف کردن - فرهنگ فارسی عمید
معنی صرف کردن
- صرف کردن
- به کار بردن، مصرف کردن، خرج کردن، برای مثال نداشت چشم بصیرت که گرد کرد و نخورد / ببرد گوی سعادت که صرف کرد و بداد (سعدی۲ - ۶۳۹)
تصویر صرف کردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با صرف کردن
صرف کردن
- صرف کردن
- خرج کردن، مصرف کردن، نفقه کردن، بکار بردن، هزینه کردن
فرهنگ لغت هوشیار