جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با صبح وش

صبح وش

صبح وش
صبح رنگ. سپید. نورانی:
دوش که صبح چاک زد صدرۀ چرخ چنبری
خضر درآمد از درم صبح وش از منوری.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

صبح فش

صبح فش
مانند صبح. همانند صبح:
زآنکه برهنگی بود زیور تیغ صبح فش
صبح برهنه می کند بر تن چرخ زیوری.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

صبح اول

صبح اول
بامداد نخست بامداد دروغین سپید بالا تار بام دم گرگ
صبح اول
فرهنگ لغت هوشیار