معنی سنیور - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سنیور
سنتور
- سنتور
- یکی از قدیمترین و کاملترین سازهای ایرانی که به شکل ذوزنقتین ساخته شده و سیمهای بسیار بر روی آن کشیده شده است و آنرا به وسیله دو مضراب چوبی نوازند
فرهنگ لغت هوشیار
سنطور
- سنطور
- پارسی تازی گشته سنتور در فرهنگ عربی به فارسی لاروس این واژه را یونانی دانسته که درست نیست سنتور یکی از ساز های باستانی ایرانی است
فرهنگ لغت هوشیار
سنگور
- سنگور
- سله، سبد، زنبیل
کُماج، تختۀ گرد که میانش سوراخ دارد و در سرستون خیمه قرار می دهند، سِپَندوز، بادریسِه، شَنگُرک، سَنگرَک، چَناب، کَلیچِۀ خِیمِه
فرهنگ فارسی عمید
سنتور
- سنتور
- از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیم های بسیاری است و به وسیله دو مضراب چوبی نواخته می شود
فرهنگ فارسی معین
سنتور
- سنتور
- یکی از ساز های زهی که سیم های بسیار (حدود ۷۲ سیم) بر روی آن کشیده شده و با دو مضراب چوبی بلند نواخته می شود و از قدیمی ترین سازهای ایران است
فرهنگ فارسی عمید