جدول جو
جدول جو

معنی داد چیزی را دادن

داد چیزی را دادن
کنایه از حق چیزی را چنان که باید ادا کردن، برای مثال چنان گشت بهرام خسرونژاد / که اندر هنر داد مردی بداد (فردوسی - ۶/۳۷۰)، هرکه داد خرد نداند داد / آدمی صورت است و دیونهاد (نظامی۴ - ۵۵۴)، زاین سان که می دهد دل من داد هر غمی / انصاف، ملک عالم عشقش مسلم است (سعدی۲ - ۳۴۶)
تصویری از داد چیزی را دادن
تصویر داد چیزی را دادن
فرهنگ فارسی عمید