جدول جو
جدول جو

معنی حاصل شدن

حاصل شدن
به دست آمدن، حاصل شدن، فراهم شدن
تصویری از حاصل شدن
تصویر حاصل شدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حاصل شدن

واصل شدن

واصل شدن
رسیدن، پیوستن: (بین بشه واصل شده می از خودی فاصل شده وز شام جان حاصل شده جانها در ودیوار را) (دیوان کبیر)، بحق رسیدن: (قابل امر وی قابل شوی وصال جویی بعد ازان واصل شوی) (مثنوی) رسیدن پیوستن
واصل شدن
فرهنگ لغت هوشیار

واصل شدن

واصل شدن
رسیدن و درآمدن. (ناظم الاطباء). واصل گردیدن، پیوستن، در اصطلاح صوفیه، به منتهی رسیدن و به حق متصل شدن:
قابل امر و پی قابل شوی
وصل جویی بعد از آن واصل شوی.
مولوی.
رجوع به واصل شود
لغت نامه دهخدا