خواندن دعا. ثنا گفتن. دعای خوب کردن در حق کسی: تبریک، دعا بر له خواندن. (تاج المصادر بیهقی) ، به درگاه خدا تضرع کردن. ثنا گفتن خداوند را: مشایخ همه شب دعا خوانده اند سحرگاه سجاده افشانده اند. سعدی. بخوان تا بخواند دعائی بر این که رحمت رسد زآسمان بر زمین. سعدی. قانت، دعا خواننده. قُنوت، دعا در نماز خواندن. (دهار)
باز خواندن دوباره خواندن، تغییر دادن کلامی را که بطور کنایه گفته شده و بجای آن کلامی دیگر آوردن، بر گرداندن و ابطلا جادویی که با خواندن ادعیه پدید آمده، نسبت دادن: (انتساب خویشتن را بکسی وا خوداندن)، اعتراض کردن