جدول جو
جدول جو

معنی تسطیر

تسطیر
خط کشی کردن، سطربندی کردن، نوشتن، سخن های پریشان و افسانه سر هم کردن
تصویری از تسطیر
تصویر تسطیر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تسطیر

تسطیر

تسطیر
نوشتن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از المنجد) ، فراهم آوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تألیف نمودن. (آنندراج) (از متن اللغه) ، با هم آوردن چیزی که آنرا اصلی نباشد. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تألیف اساطیر. (المنجد). چیزهای باطل آوردن. (آنندراج). سخن های پریشان و بی اصل گفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، احادیث شبیه باطل آوردن. (از اقرب الموارد) (از المنجد). گفته ها را برای کسی آراستن و زینت دادن. (از اقرب الموارد) ، برگماشته شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا