معنی پشت سر هم
پشت سر هم
یکی پس از دیگری، پی در پی، پیاپی
تصویر پشت سر هم
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پشت سر هم
پشت سر هم
پشت سر هم
پی در پی
فرهنگ لغت هوشیار
پشت سرهم
پشت سرهم
دُمادُم. پیاپی. پی درپی. متتابع. متوالی. متوالیاً
لغت نامه دهخدا