جدول جو
جدول جو

معنی پرندوار

پرندوار
پریشب، شب پیش از دیشب، دو شب پیش، شب گذشته، پرندوش، پریدوش، پردوش، پرند
تصویری از پرندوار
تصویر پرندوار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پرندوار

پرندوار

پرندوار
شب روز گذشته باشد که پریشب است و آنرا بعربی بارحهالاولی خوانند. پَرندوش. (برهان). پریشب. (رشیدی). و رجوع به پرندوش شود، شمشیر آبدار را گویند. (اوبهی)
لغت نامه دهخدا

پر دوام

پر دوام
ماندنی پایدار آنکه بسیار پایدظنکه بسیار دوام کند
پر دوام
فرهنگ لغت هوشیار

پرندگان

پرندگان
جمع پرنده رده بزرگی از شاخه ذی فقاران که خون گرمند و بدنشان دارای حرارت ثابتی است و اندامهای جلو آنها بعلت پرواز در هوا بصورت بال در آمده و بدنشان نیز پوشیده از پر میباشد. بر روی استخوان قص آنها تیغه ای عمودی بنام برشه قرار دارد که عضلات پرواز بان ملصق میباشد باستثنای معدودی از پرندگان که دارای دو سریع میباشند و پرواز نمیکنند (شتر مرغ جزو این دسته است)، استخوانهای پرندگان معمولا مجوف و توخالی و دارای حفره های هوایی برای سبک کردن وزن آنها در موقع پرواز میباشد. گردن پرندگان دارای تعداد زیادی مهره است. بهمین مناسبت طول نسبه کافی دارد و ضمنا بخوبی باطراف قابل چرخش است. قلب پرندگان دارای چهار حفره است و شریان آئورت پس از خروج از بطن چپ بطرف راست بر گشته در امتداد بدن ادامه مییابد (بر عکس پستانداران)، غذای پرندگان در تیره های مختلف آنها فرق میکند: عده ای گوشتخوارند و عده ای علف خوار و عده ای دانه خوار و از دانه حبوبات تغذیه میکنند و عده ای هم بر حسب فصول مختلف غذایشان فرق میکند طیور
فرهنگ لغت هوشیار